early 14c., "building set apart for holy worship," from Anglo-French sentuarie, Old French saintuaire "sacred relic, holy thing; reliquary, sanctuary," from Late Latin sanctuarium "a sacred place, shrine" (especially the Hebrew Holy of Holies; see sanctum), also "a private room," from Latin sanctus "holy" (.
Since the time of Constantine and by medieval Church law, fugitives or debtors enjoyed immunity from arrest in certain churches, hence transferred sense of "immunity from punishment" (late 14c.). Exceptions were made in England in cases of treason and sacrilege. General (non-ecclesiastical) sense of "place of refuge or protection" is attested from 1560s; as "land set aside for wild plants or animals to breed and live" it is recorded from 1879.
هر بنای دینی؛ مانند مسجد، کلیسا، معبد، مقبرهی مطهر
”That would explain why the walls around the Sanctuary are in ruins.
از اینجا معلوم میشود که چرا دیوارهای پیرامون بقعه ویران شده است.
در فارسی امروز، به بقعههای امامان و امامزادگان آستان مقدس یا عتبهی عالیه میگویند.
در بسیاری از مواقع در طی تاریخ، بقعهها حتی با تغییر دین مردم قداستشان را حفظ کردهاند؛ مثلاً برخی از مساجد را بر جای آتشکدهها یا کلیساها ساختهاند، یا برخی از مزارهای امامزادگان را بر جای معابد آناهیتا.“
مقدسترین فضا، یا قسمتی از فضا، در بناهای دینی که مؤمنان حرمت آنجا را بیشتر پاس میدارند و ورود بدانجا آداب و شروط و محرّماتی دارد؛ مانند صدر کلیسا، نمازگاه مسجد، حریم قبر و ضریح در مقبرهی اولیا
”The tourists are forbidden to enter the sanctuary of the temple.
ورود جهانگردان به حرم معبد ممنوع است.
“
صدر کلیسا از آن حیث که حرم یا مقدسترین قسمت کلیساست
”حرم کلیسا و صدر کلیسا از لحاظ عینی یک چیزند؛ به عبارت دیگر، به صدر کلیسا از آن جهت که حرم است حرم کلیسا میگویند.
حرم کلیسا و صدر کلیسا دو مفهوم متفاوتاند که مصداقشان یکی است.“
”The government offered sanctuary to the refugees.
دولت پناهگاهی در اختیار پناهندگان گذاشت.
There was a sanctuary of political refugees behind the hospital.
در پشت بیمارستان، پناهگاهی برای پناهندگان سیاسی قرار داشت.“